۵ راز شگفت انگیز از دغدغه ها و تجربیات یک تریدر موفق
تجربیات یک تریدر :
اطراف ما و در دنیای امروز هر جایی شغل ترید را با مقادیر زیاد سود و زندگیهای رویایی نشان میدهند. این دید برای ورود به این شغل، ناقص است و باید در کنار تمام سودهای بزرگ ضررها، اشتباهات، دگرگونیها و اتفاقات ناگواری که از اشتباهات شخص تریدر هم ناشی میشوند، نیز دیده شوند. دید مناسب برای تصمیم گیری، دیدن چالشها و شناخت روحیات شخصی، قبل از ورود به این مسیر میباشد. بعد از قدم گذاشتن در این مسیر، شخص باید بداند که در چه جهتی پیش برود.
حال برمیگردیم به سوال اصلی: با توجه به انواع تریدرها که در تایم فریمهای مختلف با روشهای گوناگونی معامله میکنند، هر شخصی یک مقدار زمانی را صرف تحلیل و انجام معامله میکند. این مقدار زمان بستگی به روش معامله شخص تریدر دارد و هیچ تریدری حتما نباید تمام طول روز را به تحلیل و معامله بگذراند یا حتی این فکر “هر چه بیشتر معامله کنم، سود بیشتری هم کسب میکنم”، غلط میباشد؛ این تفکر به این دلیل است که شخص علت تریدر شدن را پول زیاد درآوردن میداند.
چرایی نام برده شده برای تریدر شدن اصلا دلیل مناسبی نمیباشد و این که تمام روز در حال معامله کردن باشید اول از همه به جسم و فکر شما آسیب میزند و در ادامه باعث خراب کردن معاملات شما میشود. پس از جنبه زمان و سودی که قرار است به دست بیاورد مناسب نیست و در ادامه با بیشتر شدن تجربه متوجه میشوید که سرمایه گذاری بهتر است و سودی که از سرمایه گذاری به دست میآورید بیشتر از معامله کردن در تایم فریمهای پایین است. پس برای سود دهی بیشتر و کم شدن استهلاک جسمی بهتر است که تایم فریم معاملاتی را بالا ببرید.
اساس ترید من روی تایم فریم 4 ساعته آمده و معاملات تایم فریم پایینتر فقط و فقط با رویکرد تایم فریم 4 ساعته انجام میشود. عملا معاملات من یک هفته یا دو هفته باز هستند. پس در نتیجه این فرضیه که “هر چقدر زمان بیشتری معامله کنم، سود بیشتری کسب میکنم” غلط است و اصلا حرف درستی نیست.
دستهای از مردم اینگونه فکر میکنند که به هر بازار مالیای قدم بگذارند ضرر میکنند و همه افرادی که به این شغل میپردازند در گمراهی تمام و بقیه هم در حال پکیج فروشی و پول در آوردن از این گمراهی هستند.
حال نکته مهم از این دیدگاه چیست؟!
نکته مهم این است که افرادی که اینطور فکر میکنند برعکس گروه قبلی که عاشق ترید هستند و با محرکهای زیادی برای فعالیت در بازارهای مالی برخورد کردند، مخالف سفت و سخت فعالیت در این بازار هستند. این مخالفت میتواند ناشی از ضررهایی که به خاطر آموزش ندیدن و نداشتن آگاهی کامل از این بازارها به آنها وارد شده است یا دیدن ضررهای بقیه باشد.
حال به این فکر کنید که شما سال 97 فقط میدانستید بازار بورس چیست و فقط 100 تا سهم از خودرو یا فملی داشتید؛ بعد از حدود دو سال میبینید که ارزش سهامهایتان حدود چند ده برابر شده است. این سود ناشی از چیست؟!
این سود بزرگ ناشی از داشتن یک درصد دانش بیشتر خود قبلیمان یا بقیه است. یعنی برای کسب سود از بازارهای مالی فقط لازم است که ابتدا آگاهی خودمان را بیشتر کنیم و با دانش کافی وارد این بازارها بشویم. همچنین برای یافتن فرصتهای مناسب باید با دانش کافی در این بازارها حضور داشته باشیم و از فرصتهایی که وجود دارند استفاده کنیم.
در نتیجه برای سودده بودن دو کار را باید انجام دهیم:
- کسب دانش
- حضور به موقع در بازارها
این نکته برای کسانی است که میخواهند از موقعیتهای بازار استفاده کنند و معاملهگران بلند مدت و میان مدت هستند. در کنار این گروه از معاملهگران، افرادی هستند که میخواهند معاملهگری را به عنوان یکی از شغلهایشان انتخاب کنند.
حال سوالاتی که برای افرادی که میخواهند معاملهگری را به عنوان یکی از شغلهای خود انتخاب کنند، پیش میآید، به قرار زیر است:
- یک معاملهگر کی به درآمد میرسد؟!
- درآمد متوسط یک تریدر چقدر است؟
- چقدر سرمایه برای یک درآمد مناسب مورد نیاز است؟!
- چقدر تخصص برای سوددهی مناسب نیاز است؟!
همه جا برای جواب به این سوالات میگویند که درآمد میانگین یک معاملهگر به طور میانگین میتواند ماهانه 20 درصد باشد یا هر چیز دیگر. اما جواب غیر کلیشهای به این سوال این است که درآمد یک تریدر میتواند خیلی زیاد باشد. اما…اما…
چگونه میتوان به سود زیاد رسید؟!
- گام اول شناسایی بازار و استفاده از فرصتها
- گام دوم یادگیری اصول معاملهگری، اصول ریسک و مدیریت سرمایه و دیگر مفاهیم پایه معاملهگری است.
حال میتوانید بیشتر تحلیل کنید، میتوانید فرصتهای بیشتری را شناسایی کنید و بیشتر سود کنید. ولی اگر بخواهید یک سرمایه بزرگ را مدیریت کنید شرایط فرق میکند (بالای 2 هزاردلار متوسط/ بالای 100 هزار دلار بزرگ). اگر زمان آزادتان خیلی زیاد باشد فرق میکند با حالتی که زمان کمی دارید. پس با توجه به شرایط باید تصمیم گیری کنید.
معاملهگران حرفهای با توجه به این که فرصتهای بیشتری را میتوانند شناسایی کنند، درصد کمتری از سرمایهشان را ریسک میکنند و با آرامش خاطر بیشتری به معاملهگری میپردازند. این آرامش خاطر ناشی از داشتن آگاهی کافی از معاملات و مفاهیم مدیریت ریسک و سرمایه است. حتی با یک ضرب و تقسیم ساده هم میتوان درک کرد که مثلا برای یک حساب 5000 دلاری ضرر 10 درصد قابل هضم است یا یک درصد.
پس با بیشتر کردن تعداد معاملات و کم کردن ریسک یک اثر مرکب روی سوددهی حساب معاملاتی ایجاد میشود و با سود حدود 10 درصدی ماهانه در طول یک سال، یک سود زیادی می شود. ( بیشتر شدن تعداد معاملات به این معنی نیست که قانون اول گفته شده در ابتدای مقاله کنار گذاشته شود و این بیشتر شدن معاملات دقیقا بین هر روز کلی پای سیستم نشستن و نداشتن آگاهی و از بازار دور بودن است)
کسب سودهای بزرگ با معاملات پر ریسک :
در دو پاراگراف قبل در مورد یک حساب کم ریسک صحبت کردیم؛ حال میتوان برای سودهای بزرگتر یک بخشی از سودهای گذشتهمان را که نیاز نداریم و درصد جزئیای از سودهای ما است را برای تخلیه هیجانات و کسب سودهای بزرگ، وارد معاملات پر ریسک کنیم. (دقت کنید که مقدار این حساب باید اندازهای باشد که ما تحمل از دست دادنش را داشته باشیم)
در این حساب پر ریسک به عنوان مثال به مدت یک هفته، روی نماد طلا با یک استراتژی مشخص معاملاتی را باز میکنیم. در انتها ممکن است این حساب یا صفر شود یا یک سود بسیار زیاد نصیب ما بکند. که این سود میشود آن سود بسیار زیادی که یک معاملهگر میتواند کسب کند. این حساب را باید پس از سودده بودن حساب کم ریسک، شکل گرفتن ساختار ذهنی ایجاد کرد که بدانیم از کجا آمدهایم و به کجا میرویم.
پس بدانیم و آگاه باشیم که هم حساب با رشد ده درصدی درست است و هم سودهای بزرگ شدنی است. در انتها دو حالت برای معاملهگری میتوان در نظر گرفت. یک حالت اینکه معاملهگر پس از انجام معاملات مختلف و ایجاد یک کارنامه خوب از معاملات انجام شده (که این خوب به معنی آن نیست که ماهی 2000 درصد سود کرده باشد؛ سودهای 5 تا 10 درصدی هم خوب است و نکته مهمتر تداوم این سود و ایجاد ساختار معاملاتی میباشد)، به جذب سرمایه میپردازد. حالت دوم این است که معاملهگر دو حساب کم ریسک و پر ریسک را ایجاد میکند (به عنوان مثال حساب کم ریسک با 1000 دلار سرمایه و پر ریسک با 100 دلار سرمایه) و به رشد حسابهای خود میپردازد.
چطور بعد از لیکوئید شدن دوباره برگردیم؟!
شخصی که لیکوئید شده یا آن بازار را نمیشناخته، یا اینکه اصلا ترید و تحلیل را بلد نیست. در هر دو حالت اگر ضرر میکنید و شناختی از بازار یا تحلیل و ترید ندارید، کلا بازار را بگذارید کنار! خلاص!
برای برگشت پس از لیکوئید شدن باید ابتدا آموزش دید و به استراتژی شخصی رسید. یعنی استراتژی جواب داده باشد و تستهای گذشته و آینده آن سودده باشد. سپس استراتژی روی حساب سنتی سودده باشد. همچنین پس از شکل گرفتن ساختار ذهنی میتوان دوباره به بازار برگشت و از دانش خود استفاده کرد.
چقدر طول میکشد که با ترید به درآمد رسید و با چه میزان سرمایهای؟!
این که شما از راه ترید به درآمد برسید بستگی به خودتان دارد که چطور یاد بگیرید و بازدهی داشته باشید. اما اگر پیگیر باشید و مربی خوب و پشتیبان داشته باشید، طی مدت 6 ماه تا یک سال با یادگیری و تمرین میتوانید تبدیل به یک تریدر موفق شوید. هدف از این آموزش این است که شما به اصول تحلیل و ترید مسلط شده و به استراتژی شخصی خودتان برسید. پس از رسیدن به استراتژی شخصی و سودده بودن روی یک حساب کم ریسک به مدت 3 تا 6 ماه، یک حساب پر ریسک ایجاد میکنید و هر ماه فقط و فقط به مدت یک هفته معامله میکنید، برای تخلیه هیجانات و دریافت سودهای بزرگ.
استراتژی ترید یا معامله انتقال دادنی است؟!
کلا استراتژی گرفتن از هر کسی درست نیست. اگر هم استراتژی گرفتید از کسی، از آن ایده بگیرید و به استراتژی خودتان برسید. مهم دریافت تکنولوژی فکر است نه فقط استراتژی گرفتن. بعد از ایجاد استراتژی شخصی و انجام بک تست و تست در لایو بازار در صورت سودده بودن آن میتوان از این استراتژی استفاده کرد.
برای شخصی که میخواد مهاجرت کند، شغل ترید به درد میخورد؟!
ترید به درد شخصی میخورد که حداقل با بازارهای مالی آشنا باشد و بداند بورس، فارکس و … چیست؟ همچنین با قوانین مدیریت ریسک و سرمایه اَشنا شود. شاید بپرسید : مهاجرت از طریق فارکس شدنی است؟ در پاسخ به این سوال و با توجه به مواردی که گفته شد، ترید را باید یاد بگیرید ولی پایه اصلی زندگیتان را روی این شغل بنا نکنید؛ تا زمانی که استراتژی ندارید و نمیدانید که از کجا آمدهاید و به کجا میروید، اصلا روی درآمد دلاریتان حساب باز نکنید!
پس اگر حتی چند ماه سودده بودید به خودتان مطمئن نباشید که ماهانه این مقدار میانگین سودده هستید و روی آن برنامه ریزی کنید. تا زمانی که شما 6 ماه یک کاری را تکرار نکنید و به ثبات نرسید، قابل استناد نیست و نمیتوانید روی آن حساب باز کنید.
اگر که 6 ماه تکرارپذیر بودید و مربی شما، استراتژیتان را تایید کرد میتوانید روی نصف میانگین سود ماهانهتان حساب باز کنید.
چرا نمیتوانم ترس و طمع خودم را کنترل کنم؟!
علت این مشکل برمیگردد به باورهای غلطی که داریم و این باورهای غلط مانند مورچه، ریز ریز ذهن شما را از داخل میخورد و یک دفعه میبینید هیچ چیزی ندارید. این ناتوانی برمیگردد به این که ساختارهای ذهنی شما اصلاح نشده و نمیدانید میخواهید چه کار کنید و عادت ها و باورهای غلط شما برمیگردد به اینکه استراتژی ندارید. برای پاسخ به این سوال باید آموزش ببینید و در کنار مربی استراتژی، خودتان را بسازید.
آیا استفاده از ربات های ترید ما را به سود می رساند؟!
کلا ربات های معاملهگر اگر سودده بودند، سرمایه داران بزرگ دنیا آنها را خریده بودند و به دست ما نمیرسید. از ربات میتوان برای کم کردن زحمت استفاده کرد اما نمیتوان منطق معاملهگری را به آن سپرد. چون بازارهای مالی، بازارهای پویایی هستند و ربات با منطق گذشته در بازار جدید قابلیت سودده بودن ندارد.
سخن آخر:
این مقاله قسمتی از تجربیات یک تریدر بود و به سوالاتی پاسخ دادم که ذهن اکثر معامله گران را به خود مشغول میکند. من میخواهم یک مهارتی را یاد بگیرم که از الان تا اخر عمرم از آن استفاده کنم. همچنین بتوانم طی یک یا دو سال آینده در کنار مربی، به یک استراتژی بهینه رسیده باشم و خودم را بشناسم. پس از آن به یک استیتمنت 5 یا 6 ماهه رسیدهام که میتوانم با آن از طریق مربی، اطرافیان و حتی شرکتهای سرمایه گذاری، سرمایه جذب کنم و با آن یک درآمد مناسب را نصیب خودم کنم.
بعد از ایجاد استیتمنت سودده 5 یا 6 ماهه فقط و فقط ماهی 1 بار روی یک حساب 100 دلاری به مدت یک هفته معامله پر ریسک انجام میدهم. همچنین میتوانم بعد از رسیدن به استراتژی شخصی و سودده بودن 6 ماهه که به صورت حرفهای معاملهگری انجام شده، از شغل خودم کنارهگیری کنم و ترید را به عنوان شغل اصلی خودم انتخاب کنم.
به ترید به عنوان یک مهارت نگاه کنیم که کم کم قرار است در خودمان ایجادش کنیم.
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام و وقت بخیر بسیار عالی توضیح دادید ولی به درک عمیق رسیدن خیلی پیچیده تر از اینهاست به نظر من و تا به درک کامل و درستی نرسم نمیتوانم تریدر سود ده پایدار باشم البته نظر کاملا شخصی است .
سپاس از وقت گرانبهایی که برای افراد مشتاق به شغل ترید و مسیر تریدر ماندن
اختصاص میدهید
سلام استاد. دقیقا طبق گفته شما چقدر خوبه عمیق چارت رو ببینیم ولی ساده و خودمون رو درگیر ابزارهای سردرگم کننده نکنیم ولی چند تا ابزار کاربردی داشته باشیم اما در جای مناسب ازشون استفاده کنیم. همه اینها رو در دوره خوب شما یاد گرفتم و چقدر خوب که با شما تونستم با این ابزارها و اموزشهای صحیح هر روز بیشتر پیشرفت کنم. ممنونم بخاطر این اموزشهای فوق العاده عالی و کاربردی.